۶ ماهگی و بیماری من
سلام عزیزم یادمه هانیه جون دوران ششم بارداریم حالم خیلی بد شد وهمش از ناحیه پشت بدنم احساس درد داشتم همش اون موقع فکرتو بودم که خدایی نکرده بلایی سرت نیاد رفتم دکترو گفتن کیسه صفرام سنگ آورده و کاریش هم نمیشه کرد باید تا موقع به دنیا اومدنت تحمل کنم.
دوسری بیمارستان خاله زهرات بستری شدم و بارعایت مواد غذایی این دوران سخت رو پشت سرگذاشتم.
یادمه خیلی هوس هلو داشتم میوها رو کمپوت میکردم و میخوردم🍑🍑🍑🍑
همش نذر میکردم دردم نگیره تا تو زود به دنیا نیای و سر وقتت پا به این دنیا بزاری و به این خاطر من و بابا تصمیم گرفتیم اسمت رو از القاب حضرت فاطمه الزهرا انتخاب کنیم .
الهی مامان قربونت بره که همش مظلومی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی