عروسک به یاد ماندنی و سیسمونی
سلام هانیه جون وقتی که حالم بهتر شده بود رفتیم برای خرید کمد و گهواره و کالسکه وکلی لباس....خیلی خودم هیجان داشتم برعکس بیشتر مامانا که کلیه وسایل نی نی هاشون رو صورتی انتخاب میکنن من اینکارو نکردم من سرویس کمد و تخت رو قرمز مشکی انتخاب کردم کالسکه و ساک و ...نارنجی پیش خودم گفتم تنوع رنگ داشته باشی با کلی اسباب بازی و حتی ماشین.
و اما یه عروسک فسقلی کچلت که من اونو خیلی دوست دارم چون توی تنهایهام آهنگشو برای خودم و تو میزاشتم که بهش گوش بدی میخوند دست کوچولو پا کوچولو گریه نکن بابات میآد تا خونه همسایه ها صدای گریهات می اد...
دیگه تقریبا اتاقت آماده بود و فقط منتظر بودیم این ماهای اخر تموم شه و بیای تو بغل من و بابا
اینم یه عکس از لباست هست که خاله طیبه با کلی زحمت برات بافتش چون من همش میگفتم خیلی گشاد نباشه اینجوری باشه اونجوری باشه تا بالاخره تموم شد غافل از اینکه بعدش نتونستم تنت کنم چون نخ کامواش پرز داشت پوست نازکت رو اذیت میکرد دختر عزیزتر از جانم❤❤❤