هانیه دختر نازمامان و بابا

جشن نوزادی هانیه جون

1397/4/13 20:39
نویسنده : مامان راضیه
218 بازدید
اشتراک گذاری

سلام هانیه جونم قربون اون دست و پاهای ظریفت برم که مثل یه عروسک بودی وقتی بدنیا اومدی ۱۴ آبان روز شنبه ساعت ۸ صبح چشمهای قشنگتت به این دنیا بازشد💕

فردا اون روز از بیمارستان راهی خونه شدیم همه تو خونه منتظرت بودن اون روز مصادف بود با روز عرفه به به که چه روز خوبی بود♥️

اون روز بابایی نبی بغلت کرد و تو گوشت اذان و اقامه رو خوند دختر اروم و ساکتی بودی همه برات کلی هدیه آورده بودن🎁🎁🎁

بعد چن روز دیدم وای صورت نازت زرد شده بردیمت دکتر گفتن زردی گرفتی و تو بیمارستان بستری شدی روزهای سختی بود چقدر های های گریه میکردم اینقدر اون روزا ناراحت بودم که دلم نمیخواست از اون موقع عکس داشته باشم و یاد اون دوران بیافتم بازم خداروشکر که به موقع متوجه شدیم آخه تو اولین بچه ای تو فامیل بودی که زردی گرفته بودی و ما اصلا نمیدونستیم چکار کنیم و همه دستپاچه بودیم و نگران.

بعد سه روز از بیمارستان مرخص شدیم و اومدیم خونه😄😄وای که چقدر خوشحال بودم♥️

پسندها (6)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان صدرامامان صدرا
13 تیر 97 21:29
قدماش مبارک باشه😚